هلیاهلیا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

كودكي دختر نازم هليا

بهترین روز زندگی مامان

1392/4/24 10:25
نویسنده : مامان خانومي
424 بازدید
اشتراک گذاری

روز پنج شنبه 13 تیر ماه بود قرار بود با هم بریم آدران ناهار بخوریم من هم وسایل ها را جمع کردم و به هر کسی که می گفتم بیایین برویم یک بهانه ای می آوردند.

به سمت آدران حرکت کردیم توی راه بابا یک سی دی اهنگ های تولد ریخته بود از اول راه آهنگ تولد گوش دادیم تا آخر.

وقتی رسیدیم دیدم حسام جان مادر و خواهر و برادرم را و مادر و برادر خودش را دعوت کرده.واقعا شوکه شده بودم.اشک تو چشمام حلقه زده بود اصلا باورم نمی شد که برام تولد گرفته و این طوری سورپرایزم کرده.گریه

هر وقت به آن روز فکر می کنم مثل همون لحظه غرق در شادی میشم.

واقها ازت ممنونم که این حس قشنگ را به من هدیه دادی.همیشه دوستت دارم همسرم

 

آدران

آدران

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله الهام
27 تیر 92 16:45
اون روز خیلی خوش گذشت امیدوارم همیشه کنار هم خوب خوش باشیدا
مامان آتریسا جون
2 مرداد 92 13:17
سلام مامان هلیا جون به ما هم سری بزنید خوشحال میشویم.(وبلاگ ثمره عشق)


عزيزم كاش آدرس وبلاگت را مي نوشتي نتونستم تو گوگل پيدا كنم
نسرین مامی مهراد
29 مرداد 92 22:48
چه مامان نازی..چه دخمل جیگری... من از دخملت خیلی خوشم اومده ..میدیش به پسرمن؟